تنديس امام قليخان گرجيان
و
روايت نصب آن در جزيره قشم
صدای نابهنگام زنگ تلفن مرا به خود آورد. آن سوی خط به گواهی منشی رییس منطقه آزاد قشم، آقای دکتر شمس اردکانی بود. شاید موضوع بسیار مهم بود که اهالی بزرگوار تهران تا دیر وقت در دفتر مانده بودند و شاید هم ریاست سازمان میخواست به مهندس جوانش خسته نباشید بگوید. با سلام و علیکی که خستگی را از تن مهندسی جوان خارج میکند دکتر شروع به سخن کرد.
«آقای مهندس متولی زاده خوب توجه کنید با استاندار هرمزگان توافق شده است که مجسمه امام قلیخان پس از دهها سال انتظار در جزیره قشم نصب شود. پس به سرعت ترتیب انتقال آن را به جزیره بدهید».
بارسیدن تندیس به جزیره، شور بزرگی بین همکاران سازندگی در قشم پدید آمد. با سلام و صلوات و در میان استقبال گرم جزیره نشینان و بر روی یک دستگاه تریلی امامقلی پای به جزیره قشم گذاشت. از همان دقیقه اول ورود در جزیره ولوله انداخت.
داستان غریبی بود. مهندسی از نوع ساختمانیاش باید بدون هیچ تجربه هنری مجسمه رادمرد و آزادیبخش خطه جنوب را در جزیرههایی که وجودش در نقشه ایران مدیون تلاشهای اوست نصب کند.
اين كار سخت و پرتلاش فقط ذرهاي بود در مقابل آنچه امام قليخان خود براي اين آب وخاك كرده بود...
دریافت فایل PDF
|